چه كسي حق مظاهري و عبد ولي را گرفت؟

اتفاقي كه براي علي مظاهري و سعيد عبد ولي در رشته هاي بوكس و كشتي بازي هاي المپيك لندن افتاد را مي توان نتيجه عدم حضور نمايندگان ايراني در مجامع بين المللي ورزشي دانست.

ناداوري در حق ورزش ايران در سي امين دوره بازيهاي المپيك از رينگ بوكس آغاز شد.

علي مظاهري پرچمدار كاروان ورزشي ايران در مصاف با بوكسور كوبايي در حالي كه بر حريف تسلط داشت و در آستانه كسب يك پيروزي ارزشمند بود با اشتباه داور آلماني شكست خورد و از گردونه رقابت ها حذف شد.

از همان زمان همه نگران بودند كه اين ناداوري به كشتي كه يكي از اميدهاي مدال آوري ايران محسوب مي شود، نيز سرايت كند و زماني كه در دو روز نخست رقابت هاي كشتي فرنگي ايران دو مدال طلا به دست آورد، پيش بيني اينكه مافياي فدراسيون بين المللي كشتي اجازه كسب دو طلاي ديگر به تيم ملي ايران را ندهد، كار چندان دشواري نبود.

تصميم فيلا براي ترمز گرفتن مقابل كشتي فرنگي ايران گريبان سعيد عبدولي كشتي گير پر اميد ايران در وزن 66 كيلوگرم را گرفت.

عبدولي در حالي كه در كشتي دوم خود كاملا بر كشتي گير فرانسوي مسلط بود با دخالت داوران شكست خورد. كارشناسان داوري در ايران معتقدند سعيد عبدولي شايسته اين شكست نبودوداوران از ابتداي اين مسابقه براي شكست دادن او به روي تشك آمده بودند.

فريادهاي عبدولي پس از اين شكست دل هر عاشق ورزش ايران را دردآورد، اما مسئولان ورزش كشور براي جلوگيري از چنين اتفاقاتي چه كار مي كنند يا بهتر است پرسيده شود چه كار مي توانند بكنند؟

بدون شك اشتباهات داوري بخشي از ورزش است، اما وقتي اين اشتباهات هر ساله عليه ورزشكاران ايراني در رشته هاي مختلف رخ مي دهد ديگر بخشي از ضعف مسئولان ورزش در برقراري ارتباطات بين المللي است.

وقتي مسئولان فدراسيون كشتي فقط يك ماه مانده به كنگره فدراسيون بين – المللي كشتي(فيلا)متوجه مي شوند كه بايددراين نهاد مهم نماينده اي داشته باشند، نبايد انتظار داشته باشيم كه در المپيك همه چيز بر وفق مراد ما باشد و در صورت ضايع شدن حق يكي از نمايندگان كشورمان كسي توانايي احقاق حق او را داشته باشد.

اميررضا خادم قرار بود براي شركت در انتخابات فدراسيون بين المللي كشتي به لندن سفر كند، اما انقدر دير براي ويزاي او اقدام شد كه دقيقا شب قبل از برگزاري كنگره اين نهاد به اين شهر رسيد تا فرصتي براي رايزني و معرفي خود نداشته باشد.

البته اگرايران بخواهد در يكي از نهادهاي ورزشي جهان نماينده اي داشته باشد بايد حداقل از دوسال قبل از انتخابات آن نهاد كار خود را براي معرفي كانديداي خود آغازكند،اماظاهرامسئولان فدراسيون كشتي ايران تايك ماه قبل از انتخابات فيلا چندان علاقه اي براي حضور يك ايراني در اين نهاد نداشتند.

وقتي قطردرفيلانماينده داشته باشد،اما ايران با تاريخ غني اش در كشتي جايي دراين نهادبين المللي نداشته باشد،مي توان انتظارداشت كه حق كشتي گيران كشورمان بدون دردسر به آنها داده شود؟

از سوي ديگر تغييرات متعدد مسئولان ورزشي و روساي فدراسيون هاي كشور باعث مي شود كسي فرصت مناسبي براي شناساندن خود به نهادهاي بين المللي نداشته باشد.

در سال هاي گذشته بارها پيش آمده است كه يكي از روساي فدراسيون هاي ايران كه در سطح جهان شناخته شده است، از كار خود بركنار مي شود و فرد ديگري كه سابقه اي در ورزش ندارد سمت او را بر عهده مي گيرد و تازه بايد كار معرفي خود را از صفر آغاز كند.

تا زماني كه ايران در نهادهاي ورزشي بين المللي نماينده اي نداشته باشد و تغييرات پي درپي وغير كارشناسي در ورزش كشور ادامه داشته باشد، ناداوري يكي از رقباي ورزشكاران ايراني خواهد بود.

بنابر اين اگر بخواهيم از اين گرفتاري خلاص شويم ابتدا بايد شرايط ورزش كشور رااصلاح كنيم.گام نخست دراصلاح ورزش سپردن آن به دست اهالي ورزش است.